دکتر محمدیزاده متولد دزفول و از همان آغازین روزهای انقلاب، در جریان مبارزات و فعالیتهای انقلابی بوده است. پس از پیروزی انقلاب نیز مسئولیتهای اجرایی در مناسب مختلف را بر عهده داشته و از فرماندهان مهندسی هشت سال جنگ تحمیلی نیز هست. دوران پس از جنگ را همزمان با مسئولیتهای سنگین اجرایی، به تربیت نسل جوان این کشور در دانشگاهها اختصاص داده است. چهل سال ابتدایی انقلاب را همین نسل به پیش بردهاند و اکنون نوبت واگذاری امور و در واقع واگذاری انقلاب به جوانان است. به قول معروف انقلاب را اول به خدا و بعد به جوانان میسپارند.
* پنجمین دهه نظام اسلامی آغاز شده است. مقام معظم رهبری نیز در این خصوص بیانیه مهمی منتشر کردهاند. تصور میکنید در این مقطع زمانی چه تحولی در نظام اسلامی احساس شده است که مقام معظم رهبری این بیانیه را منتشر کردهاند؟
الان چهل سال تمام از روزهای آغازین انقلاب میگذرد و اگر خوب نگاه کنیم، هیچ سالی بدون بحران نبودهایم. بحرانهایی که هر کدام برای سقوط هر حکومتی در کشورهای جهان سوم و حتی توسعهیافته، کافی خواهد بود. ولی تمام این بحرانها در برابر نظام اسلامی بیاثر مانده است. زیرا همانهایی که انقلاب کرده بودند، برای ماندگاری نظام هم در صحنه باقی ماندند. این رمز ماندگاری نظام اسلامی ما است. یعنی در تمام ایام مبارزه، انقلاب و سرنگونی شاه، شکلگیری نظام اسلامی، هشت سال جنگ تحمیلی، دوران تحریم و ... حضور مردم در صحنه را میبینیم. بنده خودم تمام این ایام را دیدهام و این بحثها یک ادعا نیست و از نگاه یک شاهد میدانی گفته میشود.
الان این نظام وارد دوران جدیدی شده است. امروز مثل ماها باید بازنشسته شویم و کار را به نسل آینده بسپاریم. اما این نسل با نسل سالهای انقلاب فرقهایی دارد. برخی از تفاوتها، فرصت و مزیتی است که در اختیار ما نبوده است. بالاخره امروزه دنیا پیشرفتهای تکنولوژیکی زیادی را تجربه کرده و سرعت رشد علم و فناوری، غیرقابل تصور است. این خود یک مزیت است. یعنی امکانات و منابع زیاد شده است. چهل پنجاه سال قبل، امکانات امروز در سطح عمومی وجود نداشت. ولی بحمدا... بواسطه این انقلاب، کشور پیشرفتهای خوبی داشته است. برخی دانشها و علوم مانند فناوری نانو و فناوری اطلاعات و اینترنت، در زمان ما اصلا وجود خارجی نداشت. امروز علاوه بر اینکه از این دانشها استفاده میکنیم، به برکت انقلاب در آنها سرآمد هم هستیم. اما نسل امروز و آینده، دوران انقلاب را ندیدهاند و یا به خاطر سن و سال کمی که داشتهاند، نتوانستهاند وقایع آن دوران را درک کنند. تمام آن چیزی که از خیانتهای شاه و استعمار آمریکا و صهیونیسم میدانند، در کتابها و رسانهها دیدهاند و آنها را شخصا و حضورا درک نکردهاند. ما در خوزستان بودیم و سلطه استعمار بر نفت را دیدهایم. مثل امروز نبوده که درآمد نفت برای مردم و اداره کشور باشد. خوزستان علیرغم تمام درآمدهای نفتی، محرومیتهایش از همه بیشتر بود. اصلا پول نفت برای کشور خرج نمیشد. شاه بود و دربار و حدود پنجاه خانواده متنفذ سیاسی که تمام پول مملکت برای اینها بود. مردم با محرومیتهای زیادی دست و پنجه نرم میکردند ولی طاغوت به مردم هیچ توجهی نداشت. نسل امروز ما، آن روزها را ندیده و این نقطه عطف دوران حیات انقلاب است. ما آرمانها را تحویل جوانان امروز میدهیم.
* یعنی عدم درک آن روزگاران، باعث ضعف نظام خواهد شد؟
بله باعث ضعف نظام میشود به شرط اینکه نظام را بدون زمینهچینی تحویل نسل آینده بدهیم. مسلما اگر نسل آینده نداند که آمریکا چه دشمنیهایی و عوامل دستنشانده داخلی چه خیانتهایی کردهاند، ممکن در تصمیمگیریهای آینده دچار اشتباه بشوند. اما در بیانیه مقام معظم رهبری تمام آن چیزی که باید برای نسل آینده روشن شود، بیان شده است. در این بیانیه، در مورد آمریکا آمده است که "در مورد آمریکا حل هیچ مشکلی متصور نیست و مذاکره با آن جز زیان مادی و معنوی محصولی نخواهد داشت"اگر جوانان امروز سابقه روابط با آمریکا را ندانند، کافی است تا به همین خط راهنما که توسط مقام معظم رهبری ترسیم شده است، توجه نمایند. چرا که ممکن است آمریکا مثلا بیست سال آینده با کوتاه آمدن ظاهری از برخی از مواضع خود، موضوع مذاکره را مجددا مطرح کند. ولی مشخصا مذاکره با آمریکا جز زیان مادی و معنوی نخواهد بود. وجه تمایز انقلاب ایران با دیگر انقلابها این است که رهبر با درایتی در نظام اسلامی حضور دارد و تربیت فکری و راهبردی جوانان از دید ایشان مغفول نمانده و صدور این بیانیه نیز به همین دلیل بوده است.
* به نظر شما چرا مقام معظم رهبری اینقدر بر جوانان تاکید دارند؟
انقلاب و نظام از همان روزهای آغاز به دست جوانان بوجود آمد. جوانان روحیه ایدهآلگرا دارند. به دلیل اقتضائات سنی، ریسکپذیری در دوران جوانی بیشتر است. همین است که میبینیم جوان دوران انقلاب حتی اگر همسر و خانواده نیز داشت، باز هم مبارزه میکرد، به زندان میرفت و تحت شکنجه قرار میگرفت. ولی باز هم برای آرمان خود مبارزه میکرد. درواقع طاغوت در مواجهه با این جوانان مستاصل شده بود. انتظار داشتند که با ارعاب و تهدید و سرکوب، غائله را بخوابانند ولی هرچه سختگیریها و فشارهای طاغوت بیشتر میشد، اراده جوانان انقلابی برای رسیدن به آرمانهایشان هم مستحکمتر میشد. تا اینکه مردم بر طاغوت چیره شدند و نظام اسلامی شکل گرفت. ولی این نظام باید ماندگار میماند. اکنون ماندگاری این نظام نیز به عهده جوانان است. جوانان دیروز باید میدان را به جوانان امروز بسپارند. در این بیانیه اولین خطاب رهبری به جوانان در چند خط اول است و اصلا مخاطب این بیانیه جوانان هستند. فرض کنیم یک زمانی مسئولیتی ذاتا بر عهده قشر خاصی هست. ولی این مسئولیت به آنها تذکر داده نمیشود. این به معنای سلب مسئولیت نیست. ولی وقتی رهبری این مسئولیت را درست در اولین روزهای گام دوم انقلاب به جوانان تذکر میدهند، یعنی هم مسئولیت ذاتی آنها است و هم اینکه از جوانان چنین انتظاری نیز میرود. در این بیانیه در مجموع 42 بار جوانان مخاطب سخنان رهبری هستند. رهبری وجود ظرفیت جوانان کشور را با هیچ امکانات مادی قابل مقایسه نمیدانند.
* به نظر شما بزرگترین نکته سخنان رهبری نسبت به جوانان چیست؟
جوانان ایام انقلاب را ندیدهاند. آرمانها را در کتابها خوانده و در سخنرانیها شنیدهاند. رهبری تاکید دارند که ما زحمت انقلاب کردن را به جان خریدیم و به نتیجه نهایی رساندیم و پس از چهار دهه، آرمانهای انقلاب فراموش نشد. اکنون دیگر نوبت آن رسیده تا برای تحول جوامع و تمدنها برخیزیم. اکنون انقلاب ایران یک الگوی جهانی باید بشود. بهترین الگو آن است که بهترین نتیجه را داده باشد تا هیچ کس نتواند آن را انکار کند. این مساله اول است.
مساله دوم این است که سیاهنمایی دشمنان داخلی و خارجی نباید جوانان را ناامید کند. همواره فاصله بایدها و واقعیتها وجود داشته و این باید باعث انگیزش جوانان باشد، نه اینکه باعث سرخوردگی و بازماندن از تلاش شود. هدف دشمنان این است که جوانان احساس کنند که انقلاب بینتیجه مانده و هنوز همان واقعیتها پابرجاست و آرمانها محقق نشده است. پس ادامه دادن این انقلاب نیز بیهوده خواهد بود. برای همین منظور رهبری برکات و دستاوردهای انقلاب را به جوانان متذکر میشوند.
مساله بعد این است که برای دفاع از انقلاب خود، باید آن را به دیگر جوامع تسری داد تا آنها نیز طعم شیرین استقلال و رشد انسانی و معنوی را بچشند. این کار با ایجاد تمدن نوین اسلامی امکانپذیر است. باید عرصه بینالمللی را بر دروغها و دروغگوها تنگ کرد.
مساله آخر نیز این است که اگر همین جوانان خوب عمل کنند، میتوان تمدن نوین اسلامی را به طلوع خورشید ولایت عظمی پیوند زد. این نهایت آرمان ما از انقلاب اسلامی ایران است. راهی بسیار طولانی در پیش داریم ولی هیچگاه از پیمودن ره صدساله در یک شب، ناامید نیستیم.
* به عنوان آخرین سوال، اکنون تکلیف جامعه در برابر این بیانیه چیست؟
قبل از هر اقدام، باید نگاهمان را عوض کنیم. پدر مهربانی به فرزندان خود توصیههایی کرده و حق پدری را تمام کرده است. من احساس میکنم این سخنان نه فقط چکیده یک عمر 80 ساله، بلکه چکیده یک عمر 1400 ساله است. هیچ نقطه انقطاعی طی این 1400 سال احساس نمیشود. این بیانیه یک نمونه کوچکشده از واقعه غدیر خم است. آن روز رهبر نظام اسلامی که پیامبر اعظم (ص) بودهاند، نظام اسلامی را به یک جوان میسپارند. حضرت علی (ع) در آن ایام حدود 32 یا 33 سال داشتند. اکنون نیز رهبر نظام اسلامی، این انقلاب را به جوانان میسپارند. اشاره مستقیم ایشان به جوانان 15 تا 40 ساله کشور است و بزرگترین ظرفیت کشور معرفی میشوند. مخاطب اصلی این قشر است و تکلیف اصلی هم بر دوش همین افراد است. اما اینکه تکلیف چیست، باید بگویم که این بیانیه برای تعیین تکلیف نیست؛ بلکه برای اتمام حجت است. یعنی مدیران فعلی کشور باید بدانند که تکلیفشان واگذاری امور به دست جوانان است. ولی اگر مسئولان در این کار تعلل کردند، جوانان نباید ناامید شوند و وظیفه آنان همچنان پابرجا است. کما اینکه حضرت علی (ع) طی 25 سال محرومیت از حق خود، هیچگاه ساکت و بیتفاوت نبودهاند و در مسائل جامعه اسلامی نقشافرینی داشتهاند.